منو در حالی تصور کنین که تو رینگ مبارزه انقد کتک خوردم که تمام بدنم کبوده و همه سر و صورتم خونیه اما نگاهم به تایمیه که نباید بذارم بگذره و باید مبارزه کنم چون اگه مبارزه نکنم می میرم
نمیخواستم صبح برم آزمون چون بخاطر دانشگاه کوفتی مرور نکرده بودم ولی رفتم و الان دقیقا همون قد خسته و داغون و در حال مردنم که بالا توصیف کردم
آخرین راند مبارزه همین یه هفته س و دیگه تمام
باید جون کند
دانشگام نمیرم اه لعنت بهش که نه خوشحالم میکنه نه میذاره واس خوشحال شدن تلاش کنم
ولی دیگه این هفته عمرم برم دانشگاه