وبلاگی برای همه :)

تقریبا از هر موضوعی که از ذهنم بگذره اینجا می نویسم :)

وبلاگی برای همه :)

تقریبا از هر موضوعی که از ذهنم بگذره اینجا می نویسم :)

رینگ تلاش

منو در حالی تصور کنین که تو رینگ مبارزه انقد کتک خوردم که تمام بدنم کبوده و همه سر و صورتم خونیه اما نگاهم به تایمیه که نباید بذارم بگذره و باید مبارزه کنم چون اگه مبارزه نکنم می میرم 

نمیخواستم صبح برم آزمون چون بخاطر دانشگاه کوفتی مرور نکرده بودم ولی رفتم و الان دقیقا همون قد خسته و داغون و در حال مردنم که بالا توصیف کردم 

آخرین راند مبارزه همین یه هفته س و دیگه تمام

باید جون کند 

دانشگام نمیرم اه لعنت بهش که نه خوشحالم میکنه نه میذاره واس خوشحال شدن تلاش کنم 

ولی دیگه این هفته عمرم برم دانشگاه 

یک قدم تا کنکور

بنظرتون کسی که خودش دندونپزشکه به سایر رشته ها بگه دره پیت چجور آدمیه؟ اولین چیزی که بنظرم میرسه اینه که مغروره

البته حتی اگه رشته ای دره پیت باشه بنظرم فقط کسی که داره میخونتش باید اظهار نظر کنه یا حداقل کسی که خودش دندونپزشکه نباید اینو بگه چون رشته ی خودش خیلی خوبه و حس غرورش رو القا میکنه به آدم 

حتی اگه راست بگه و بقیه رشته ها واقعا دره پیت باشن

البته تو روم گفت و احتمالا رشته ای که منم دارم میخونم بنظرش دره پیته 

امیدوارم با یکی ازدواج کنی که یه رشته دره پیت خونده 

یعنی عشقت کورت کنه و دره پیت بودن سایر رشته ها رو یادت بره 

رشته بخشی از هویته و مهمه

ولی کسی که همه هویتش رشته شه ترسناکه

روزی در دانشگاه ۲

داشتم همین پستو مینوشتم که اولش تو پست قبلی هست یهو دیدم یه خانمی اومد نشست کنارم 

منم یه نگاه بهش انداختم و دیدم بلللههههه استادمه ، راستش تا حالا تو این موقعیت نبودم که تو اتوبوس به این بزرگی و دارای جاهای خالی زرتی استادم بیاد بشینه کنارم ولی جای خوب قضیه اینه که منو نمیشناخت کلا استاد جماعت دانشجو رو نمیشناسه منم از فرصت استفاده کردم و اصلا به روی خودم نیاوردم که استادمه 

اونم یه شوخیایی باهام میکرد مثلا وقتی میخواست بشینه یه دور شلوارشو کشید بالا بعد رو به من کرد و گفت ای بابا کوتاه شد 

بعد یه خانمی با موهای طلایی از پشت پنجره دیده میشد که روسریشم افتاده بود (یا انداخته بود مهن نیس بهرحال) موهاشم زیر نور افتاب میدرخشید استادم یه تنه به من زد گفت اوووو اونو خانمه رو ببین موهاش چقد قشنگه منم فقط یه لبخند کج و معوج تحویلش دادم و گفتم بله حقیقتش نمیدونستم باید چی باشم؟ دانشجوش یا یه کسی که رندوم تو اتوبوس کنارش نشسته البته یه بار دیگه م اتفاق مشابهی واسم افتاد و با یه استاد تو اتوبوس بودم عوضش با اون خیلی گرم گرفتم و صحبت کردیم  و پول اتوبوسشم من دادم 

آخر ترم حقمو گذاشت کف دستم 

همونی بود که نمره مو کم کرد همون که گفتم خاک بر سر عقده ایت کنن استاد ف.ذ 

خب خوب شد دوباره تکرار کردم 

البته قطعا نمیدونست من همونی ام که تو اتوبوس بود منم دیگه درس گرفتم استاد تو دانشگاه معنی داره و استادته غیر از اون هر جا ببینیش هفت پشت غریبه س لذا دیگه با این یکی گرم نگرفتم

میخواستم راجع به رفتار الاغانه ی همکلاسیم بنویسم که این استاد امروز این پستو به خودش اختصاص داد

برای بار صدم هم بهم ثابت شد این کسی که من خطابش میکنم دوست پشیزی برای من ارزش قائل نیست و خداروشکر که  بعد از اتمام دانشگاه دیگه نمیبینمش 

روزی در دانشگاه

اغا امروز ارائه داشتیم، علی رغم اینکه کلی کار داشتم مطالبو جمع آوری کردم و فیلمی که قرار بود پخش کنیم رو واس کسی که قرار بود لپ تاپ بیاره فرستادم تا تو کلاس معطل نشیم 

به خودش زحمت نداد بود فایل رو 

ادای حال بدارو درنیار

امروزواقعا حالم از لحاظ جسمی خوب نبود دو سه دفعه حالت تهوع گرفتم سر درس خوندن 

نمیدونم صبح زود بیدار شدم یا چی بخاطر اون بود یا نه چون عادت ندارم ۶ ساعت بخوابم ولی گفتم میکنیمش ۶ ساعت که به کل روزم گند زد 

لذا الان میخوام بخوام که هم اون یه ساعت جبران شه هم به ۷ ساعت خودم برسم  که به فردام نکشه این حال بدی

خیلی قشنگه که صدای باریدن بارون میاد اگه ویراژ ماشینا بذاره ازش لذت ببرم 

فردا کارمو با حل سوالای جزوه شروع میکنم بعد می رم سراغ ویدیوها خواستم ویدیو نبینم ولی واقعا بعضی نکات انقد نابن حیفم میاد اندازه ۱۰۰ تا تست می ارزن دقیقا یک تست= ۱۰۰ تست کتابای آشغال بازار که از اول سال مارو اسکول کرده بود 

یه دوستی رشته و ... منک پرسیدن اگه اشتباه نکنم خانم مورچه ...دوست من کامنتتو دیدم ولی تایید نکردم چون نگهش داشتم وقتی رشته مورد علاقمو قبول شدم بهت جواب بدم 

رشته الانمو دوس ندارم واس همین اصلا نمیخوام جایی بنویسمش چون با من غریبه س...منم باهاش غریبه م