دروغ چرا
یه مقدار اعتماد به نفسم میاد پایین وقتی بچه ها میگن امتحان اسونه
احساس ضعف می نمایم
چون بنظرم اسون نبود
البته باز از پروسه اشتباه استفاده کردم
باید رفرنس اصلی رو که خونده بودم مرور میکردم به جای جزوه
نه اینکه در اون صورتم غلط نداشتم ولی تعدادش کمتر بود
واس همین میخوام به امید خدا با امتحان بعدی رو جبران کنم
چون تقریبا تعداد واحد مساویه
لااقل اونو نمره خوب بگیرم اینم بکشه بالا
ولی خب امتحان هفته بعد دوشنبه س
شنبه و یکشنبه م رگباری کلاس داریم احتمالا فقط فرصت مرور باشه
و چوننمره این امتحان واسم مهمه
حجمو در نظر نمیگیرم میخوام هر چقد میتونم بخونم حتی اگه شده سه روز کامل
به درک
فقط نمره کامل میخوام
اینه که میخوام فردارو بپیچونم
ساعت اول که حضور غیاب نمیکنه ان شاء الله
ساعت دومم رندوم حضور غیاب میکنه که ان شاء الله اسم منو نخونه
ولی فرصت یه غیبت داریم فک نکنممشکلی پیش بیاد
عوضش امتحانو بخونم
فعلا نمره کامل بیشتر براممی ارزه تا حضور تو کلاسای فردا بدون کسر نمره
چقد از این آموزش دانشکده بدم میاد
تف بهش
هیچی همینو خواستم بگم
دعا کنین جور شه توروخدا
اعصابمو خرد کرد باز
برای اولین بار به اهالی منزل دروغ گفتم که کلاس کنسله و غیبت کردم
حالا نه که مهم باشه ولی منطقی نبود
اصلا با منطق جور درنمیاد که واس ۱ ساعت بیشتر خوابیدن
یه کلاسو از دست بدی
بعلاوه سرویسم از دست بدی و مجبور بشی اینهمه راهو خودت بیای تا دانشگاه
به قول شاعر که میگه
ولی من کردم
نه که فک کنی دنبال سردردم
صرفا دلم خواست و انجامش دادم
البته اگه اهالی منزل بفهمن دروغ گفتم دارم میزننسر یک ساعت بیشتر خوابیدن بدون دلیل منطقی
الانم پشت در کلاس وایستادم تا تموم شه واس درس بعدی برم تو
قبل عید درخواست داده بودم واس یه سری نمرات
هنوزم که هنوزه همون آش و همون کاسه
خیلی وضع مزخرفیه
من نمیدونم این کارمندا کی کار میکنن
دهنم صاف شدفک کنم یه نذری چیزی باید به گردن بگیرم واس
این کارای نمراتم
عاغا نمراتم درست شه و اون تطبیقیا ثبت شه
ویدیو های درشی ای که دارم میفرستم واس یه نیازمند
دیگه ظاهر شدن نیازمند و درخواست دادنش با خودت
همین الان میرم ویدیو هارو پیدا میکنم
تو سالهای اخیر به این نتیجه رسیده بودم که پزشکی یک رشته ی اعیونیه
یعنی چی
یعنی دووم آوردن تو شرایط سخت پزشکی نیازمند اینه که بقیه ابعاد زندگیت خیلی پرفکت باشه تا اون فشار و استرس کمی دور بشه و ریکاوری بشی
با شنیدن خبر خودکشی یه رزیدنت دیگه
دوباره این باور مهر تایید خورد
رزیدنتی که ۱۵ روز مونده بود تا فارغ التحصیل بشه و
آخرین کشیکشم رفته بود تا از کسانی که ضامنش شده بودن خسارت نگیرن
همون اول تعهد میگیرن که اگه نتونی این ۴ سالو تموم کنی
حتی مرگ
باید خسارت بدی
چند میلیارد
و پدرشونو از دست داده بودن و مادرشونم بیمار و خرج خودش و مادر و دو تا خواهر یا برادرشو میداد
معلومه که آدم دووم نمیاره
مگه ماها از سنگیم؟
مگه احساس نداریم؟
مگه خسته نمیشیم؟
مگه احتیاج به حامی نداریم؟
و باز هم مهر تاییدی به اینکه دنیا واقعا جای ناعادلانه ایه
امیدوارم در آرامش بخوابی و از هیاهوی دردناک این دنیا رها شده باشی