وبلاگی برای خودم

تقریبا از هر موضوعی که از ذهنم بگذره اینجا می نویسم :)

وبلاگی برای خودم

تقریبا از هر موضوعی که از ذهنم بگذره اینجا می نویسم :)

روزی بس بد

نمیدونم چیکار کنم حس بد  امروزم شسته بشه بره 

همش حرفای خودم و مسئول آموزش تو سرم تکرار میشه و نمیتونم بهش فکر نکنم

تازه همیشه اتاقش خلوته امروز کل کادر دانشگاه با چایی های در دستشون اونجا نشسته بودن 

همیشه اینجور وقتا میگم فکر به گذشته میتونی تغییری تو الانت ایجاد کنه؟ و خب ۱۰۰ درصد موارد جواب این سوال منفیه بعد تا حد خوبی ذهنم رها میشه 

من معمولا انقد سریع قاطی نمیکنم یکم تحت فشارم و یه سوزن کافیه تا بترکم 

هیچ اتفاق خوبی مدتهاست نیفتاده واسم 

اینجوری نبوده که بگم واییی ایول شانس آوردم 

من از این دانشگاه متنفرم حالا فکر اینکه تابستون یا مهرم باید برم اون خراب شده مایه عذابم شده 

بنظرتون واس به دست آوردن کمی شادی چیکار باید کرد؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد