چرا اینجوری شد آخه
چرا هر وری رو میگیرم باز به بن بست میرسه
اصلا حوصله مرتب کردن کد رشته هارو نداشتم
واس همین مشاور گرفتم صرفا واس اینکه حتی اگر ۵ درصدم شانس داشته باشم هدر نره
کتاب جدید واس ترجمه رسیده ولی اصلا حوصله ندارم
زبانمم تمدید نکردم و ول کردم
کارای خونه رم انجام نمیدم و فقط ظرف میشورم
سریالم که میبینم همش میزنم جلو
حوصله نفس کشیدنم ندارم
تمام خستگی این همه زحمت تو تنم موند
نمیتونم کنار بیام که همش به باد رفت
خیلی واسم سخته
این وسط مردمم گیر دادن به شوهر کردن ما
بابا لامصب حوصله خودمم ندارم
چقد خوشحال شدم وقتی ترازمو دیدم
گفتم میگن رتبه ها شخمی تر از ترازاس
خیلی افتضاح تر بود
شخمی تر از شخمی
دلم میخواد بمیرم
واقعا مردن از زندگی کردن خیلی راحتتره
کاش لااقل پولدار بودم
شاید میشد چاره ای اندیشید
ولی آیا زندگی چیزی غیر از اینه؟
تسلیم شدن در برابر شرایطی که دست تو هست یا نیست
مقصر هستی یا نیستی
مهمه مگه؟
عزیزم خیلی سردرگم هستی تازگی ها
عزیزم؟
بله هستم خیلی زیاد