وبلاگی برای خودم

تقریبا از هر موضوعی که از ذهنم بگذره اینجا می نویسم :)

وبلاگی برای خودم

تقریبا از هر موضوعی که از ذهنم بگذره اینجا می نویسم :)

مامان

وقتی به مامانم و فداکاریایی که واسم کرده فک میکنم ، واقعا واقعا یه حسی پیدا میکنم انگار قلبم واقعا ذوب میشه 

وقتی به سختیایی که بخاطر ما متحمل شده فک میکنم قلبم میشکنه، نمیدونم شاید بخش بزرگی از چیزایی که دلم میخواد تو زندگیم به دست بیارم بخاطر اینه که هر چی مامانم میخواد واسش فراهم کنم، یا حداقل با خوب بودن خودم ، با بهتر شدنم تو هر زمینه ای این حسو بهش منتقل کنم که این همه زحمتی که کشیدی بیخود نبود، به هدر نرفت 

ای کاش بتونم، بتونم با به دست آوردن موفقیتی که دارم واس رسیدن بهش تلاش می‌کنم خوشحالش کنم 

مامان، میدونم هیچوقت این متنو نمیخونی ولی میخوام بدونی خیلی برام بارزشی، تو باعث میشی من بخوام بهتر باشم، بیشتر تلاش کنم 

خیلی دوسِت دارم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد