بعد از یک شکست عشقی دیگر به حالت دیفالت بازگشته و به دنبال سریال جدید میگردیم
که اگر یک ساعتی در روز هم کاری نداریم با سریال آن را پر کرده و شوق و هیجان خود جهت ادامه زندگی را حفظ کنیم
میخوام یکم راجع به محیط کار بنویسم
امروز یکی از همکارا ازم خواست فلفل شکن واسش نصب کنم حقیقتشو بخوایین ترسیدم
یه بهونه آوردم گفتم ببینم مال خودم وصل میشه
الکی
همون موقع داشتم کار میکردم باهاش
انقد اینا خاله زنکن
گفتم نصب کنم فردا پس فردا یه فیلم یا عکس اونجوری بیاد رو صفحه ش میگه فلانی نصب کرده ها
حالا بیا جمعش کن
کلا خیلی راجع به همه چی حرف میزنن
من بدم میاد
خوبه بیشتر راجع به بچه ها حرف بزنیم
مشکلاتشون
تجربه هاشون
شوخی و خنده هم خوبه
ولی دیگه راجع به ملت حرف زدن حد و اندازه داره
خودشم نه به صورت انتقاد
کاملا تخریب
ما خوبیم بقیه بدن
زنیکه
صداقت زیادی احساس نمیکنم واس همین مرز نگه میدارم
یکی از همکارا باز بهتره
دو دفعه م واسم تغذیه گرفته
یادم باشه فردا کرانچی مورد علاقه شو بگیرم جبران شه
چون دیدم امروز یه جوری نگام میکرد که یعنی کو ؟
یا مثلا موقع حساب کردن تعارف نزدم
باید تعارف میکردم ولی حقیقتش فکرم هزار جاس
واقعا نمیتونم صددرصد تو لحظه باشم
یادم رفت دیگه وقتی متوجه شدم کار از کار گذشته بود
در کل همکاران قدیمی بیشتر هوای همو دارن
بیشتر از هم انتقاد میکنن
و البته بیشتر پشت سر هم حرف میزنن
خب پیش من از یکی بد بگه
مطمئنا بد منم پیش یکی دیگه میگه
اون روز جشن گرفته بودیم واس بچه ها
بچه کوچیکشم آورده بود یه سال و خرده ای
خودشم که دندون درد داشت
واس اینکه دست به سیاه و سفید نزنه
زنیکه احمق
منم شستم خبردار شد ولی دیگه دیر بود
از این بعد جشن بگیرم عمرا با کلاس اون مشترک نمیگیرم
احساس زرنگی هم میکنه احتمالا
با توجه به شخصیت خودم اینو مینویسم
هیچ چیز بین خانما مشترک نیس
به جز وقتی که موهاشونو کوتاه میکنن
واس همه یه معنی میده
گذشتن
مبارزه
دگردیسی
شروع جدید
تغییر
بچه ها دیدین گفتم هنوزم درجاتی از شنگولی در وجودم زنده س
الان از اینکه مطمئن شدم صبح وقتی داشته اکانتمو چک میکرده اشتباهی دستش خورد و استکیر سلام فرستاد ولی تو کسری از ثانیه پاکش کرد
از خوشحالی در پوست خود نمیگنجم
انقدر این مدتی که گذشته بهم سخت گذشته دچار یه جور فروپاشی روانی شدم ، هر چند نمیتونم انکار کنم خوش بینی و امیدواری ای که همیشه داشتم کامل از بین رفته باشه
چون هنوزم وقنی اتفاقی باب میلم میفته خوشحالم میشم شاید واکنشم کمتر از قبل باشه اما بهرحال بازم خوشحال میشم
آشنا شدن به شخصی هم که احساس میکنم ازش خوشم میاد باعث میشه کمی لطیف تر به این روزا نگاه کنم
از طرفی وقتی سیگنال های مطمئن دریافت نمیکنم ، شک میکنم و دلم نمیخواد درگیر احساسات یک طرفه بشم چون واقعا حوصله سازگاری با چالشاشو ندارم گرچه مطمئن نیستم تا الان درگیرش نشده باشم
چک میکنم، امیدوارم پیام بده و باهام حرف بزنه
انگار به عنوان یک مسکن و راه فرار برای گذر کردن از این روزا میخوامش
دوستی که گفتی نرسیدی به بهترین ورژن خودت
من واقعا تو جایگاه و وضعیتی نیستم بخوام توصیه کنم
ولی تلاش باعث زنده موندن آدم میشه
ازت میخوام تلاش کنی
و با قدم های کوچیک شروع کنی
مطمئن باش یه روز میرسی
و وقتی رسیدی میبینی همچنان تلاش واس ادامه لازمه
پس وقتی به اون ورژن رسیدی اینجوری نیس که به نهایت لذت رسیده باشی
همچنان تلاش
و همچنان زندگی ادامه داره با چالش های جدید
باید دنبال یه کار پاره وقت بگردم که هزینه هامو ساپورت کنه
اصولا چون خیلی سوبرم مهارتای زیادی ندارم