وبلاگی برای خودم

تقریبا از هر موضوعی که از ذهنم بگذره اینجا می نویسم :)

وبلاگی برای خودم

تقریبا از هر موضوعی که از ذهنم بگذره اینجا می نویسم :)

اندکی پس از کنکور

خب وقت افتابی شدن تو میادینه

کی بعد کنکور برگشته پاور ارائه فردا رو درست کنه؟

کی به همکلاسیش لتماس کرده جای اونم ارائه بده؟

کی گزارش بازدید دوشنبه رو تو ۳  صفحه ریزه میزه جا داده که فقط صفر نگیره؟

آفرین، من

کی یه کلمه م واس کارنما و کارورزی تایپ نکرده؟ آفرین اینم من

خب باید بگم سوالای کنکور بنظر من در سطح خیلی خوبی بودن ، یعنی خیلی سخت نداشتیم ایده جدید کم داشتیم البته تو بعضی دروس وقت گیر زیاد داشتیم امان از مدیریت سر جلسه

و مثل همیشه لعنت به ریاضی که سخت و آسونش واس من سخته بدون استثنا 

باید واس تیر یه فکری واس ریاضیم بکنم اینجوری نمیشه 

احتمالا ثبت نام امتحانا از فردا شروع میشه 

دلم میخواد یه نفر بود حاضر بودم یه تومن بدم بهش فقط این گزارشای آشغالو واس من بنویسه 

بودا خود خرم طمع کردم گفتم ۵۰۰ زیاده الان با یه تومنم راضی ام 

طمعم واقعا واس آزمون دادن زیاد شده خیلی باید تمرین کنم این آخرین فرصت منه 

ره پنهان بنُماید که کس آن راه نداند

خب یه مرور کوچولو هم انجام بدم میخوابم اما قبلش رفتم و طبق معمول تلگرامو چک کردم و دو تام توییت مرتبط با کنکور دیدم هر دو تاشم عکس مداد و پاک کن و... بود جدی سوالم اینه مگه شما در طول سال آزمون نمیدین؟ اگه میدین مگه مداد و پاک کن نمیخرین؟ اگه میخرین چرا دوباره میرین نوشو میخرین؟ حالا مدادو میگیم تموم شد پاک کن چی؟ گمونم واس اینکه عکسی که میگیرین و پست میکنین خوشگل باشه میرین مداد و پاک کن نو میخرین! خوشا به حالتون با دغدغه های صورتی و گوگولی مگولی تون

این هفته هم گذشت و تمام شد مثل باقی روزهای عمر 

اابته دوشنبه مجبور شدم دو ساعتی برم دانشگاه چون استاد گزارش میخواست و چون دوستان خیلی خوبی دارم کسی حاضر نبود واس منم گزارش بنویسه لذا با خودم گفتم لعنت بر شیطون پاشو برو منت این همکلاسیاتو نکش رفتم ولی زود برگشتم

در هر حال من با وجود این شرایط تصمیم گرفتم شروع کنم پس نباید بخاطرش غر بزنم هر چند به قول استادمون میگف سه تا تیر داریم که یکیش فردا پس فردا باید پرتاب بشه دو تای دیگه امتحان نهایی و تیر ماه

راس میگه دیگه ، همین موضوع باعث میشه من کمی آرامش خاطر داشته باشم اصلا واس همین به آب و آتیش زدم که حداقل یه ذره م شده آمادگی داشته باشم 

+ تو توییتا یه  عکسم از محلی که تو داری زندگی و خدمت میکنی دیدم، امیدوارم حالت خوب باشه زیبا 

هر وقت بهت فکر میکنم یه جایی با یه نشونه ای سر و کله ت پیدا میشه 

البته شایدم من اینجوری برداشت میکنم ولی بهرحال اینکه آرزو کنم خوب باشی که بد نیست 

همین دیگه 

رینگ تلاش

منو در حالی تصور کنین که تو رینگ مبارزه انقد کتک خوردم که تمام بدنم کبوده و همه سر و صورتم خونیه اما نگاهم به تایمیه که نباید بذارم بگذره و باید مبارزه کنم چون اگه مبارزه نکنم می میرم 

نمیخواستم صبح برم آزمون چون بخاطر دانشگاه کوفتی مرور نکرده بودم ولی رفتم و الان دقیقا همون قد خسته و داغون و در حال مردنم که بالا توصیف کردم 

آخرین راند مبارزه همین یه هفته س و دیگه تمام

باید جون کند 

دانشگام نمیرم اه لعنت بهش که نه خوشحالم میکنه نه میذاره واس خوشحال شدن تلاش کنم 

ولی دیگه این هفته عمرم برم دانشگاه 

یک قدم تا کنکور

بنظرتون کسی که خودش دندونپزشکه به سایر رشته ها بگه دره پیت چجور آدمیه؟ اولین چیزی که بنظرم میرسه اینه که مغروره

البته حتی اگه رشته ای دره پیت باشه بنظرم فقط کسی که داره میخونتش باید اظهار نظر کنه یا حداقل کسی که خودش دندونپزشکه نباید اینو بگه چون رشته ی خودش خیلی خوبه و حس غرورش رو القا میکنه به آدم 

حتی اگه راست بگه و بقیه رشته ها واقعا دره پیت باشن

البته تو روم گفت و احتمالا رشته ای که منم دارم میخونم بنظرش دره پیته 

امیدوارم با یکی ازدواج کنی که یه رشته دره پیت خونده 

یعنی عشقت کورت کنه و دره پیت بودن سایر رشته ها رو یادت بره 

رشته بخشی از هویته و مهمه

ولی کسی که همه هویتش رشته شه ترسناکه

روزی در دانشگاه ۲

داشتم همین پستو مینوشتم که اولش تو پست قبلی هست یهو دیدم یه خانمی اومد نشست کنارم 

منم یه نگاه بهش انداختم و دیدم بلللههههه استادمه ، راستش تا حالا تو این موقعیت نبودم که تو اتوبوس به این بزرگی و دارای جاهای خالی زرتی استادم بیاد بشینه کنارم ولی جای خوب قضیه اینه که منو نمیشناخت کلا استاد جماعت دانشجو رو نمیشناسه منم از فرصت استفاده کردم و اصلا به روی خودم نیاوردم که استادمه 

اونم یه شوخیایی باهام میکرد مثلا وقتی میخواست بشینه یه دور شلوارشو کشید بالا بعد رو به من کرد و گفت ای بابا کوتاه شد 

بعد یه خانمی با موهای طلایی از پشت پنجره دیده میشد که روسریشم افتاده بود (یا انداخته بود مهن نیس بهرحال) موهاشم زیر نور افتاب میدرخشید استادم یه تنه به من زد گفت اوووو اونو خانمه رو ببین موهاش چقد قشنگه منم فقط یه لبخند کج و معوج تحویلش دادم و گفتم بله حقیقتش نمیدونستم باید چی باشم؟ دانشجوش یا یه کسی که رندوم تو اتوبوس کنارش نشسته البته یه بار دیگه م اتفاق مشابهی واسم افتاد و با یه استاد تو اتوبوس بودم عوضش با اون خیلی گرم گرفتم و صحبت کردیم  و پول اتوبوسشم من دادم 

آخر ترم حقمو گذاشت کف دستم 

همونی بود که نمره مو کم کرد همون که گفتم خاک بر سر عقده ایت کنن استاد ف.ذ 

خب خوب شد دوباره تکرار کردم 

البته قطعا نمیدونست من همونی ام که تو اتوبوس بود منم دیگه درس گرفتم استاد تو دانشگاه معنی داره و استادته غیر از اون هر جا ببینیش هفت پشت غریبه س لذا دیگه با این یکی گرم نگرفتم

میخواستم راجع به رفتار الاغانه ی همکلاسیم بنویسم که این استاد امروز این پستو به خودش اختصاص داد

برای بار صدم هم بهم ثابت شد این کسی که من خطابش میکنم دوست پشیزی برای من ارزش قائل نیست و خداروشکر که  بعد از اتمام دانشگاه دیگه نمیبینمش