-
Mess
پنجشنبه 11 مرداد 1403 17:46
امروز پشت هم بد آوردم و احمق جواب نداد امروز چک کردم دیدم یه هفته س آنلاین نشده استادم که از مرحله پرته نمره م تو سایت ننشته گزینه تایید تو سایت واس من فعال نشده پشتیبانی امروز و فردا تعطیله یعنی تا دو روز دیگه همینجوری علافیم همینجوری نشستم دارم به گلدونا نگاه میکنم که وقتی باد می وزه برگ های کوچولوی بعضی گلدونا یه...
-
چه خبر از ۱۸ سالگی
چهارشنبه 10 مرداد 1403 21:19
و عزیز با اینکه اخلاق گندت گند زد به تمام برنامه ریزی هام و اشکمو درآوردی ولی خواهش میکنم امشب پیاممو سین کن تکلیف این امتحان من مشخص شه ، تا وقت اداری معطلم نکن ای زیبا یه خرده ای درس خواندیم و به زبانمم رسیدم ولی باید بیشتر واس مرور وقت بذارم داشتم آی فیلم میدیدم جدی بعضی سریالای ایرانی هم خیلی خوبن البته همشونو...
-
We cannot stop hunting
سهشنبه 9 مرداد 1403 23:41
با دیدن این نمره حس میکنم از هدف دور شدم و از همون موقع که نمره رو دیدم یکم حالم مزخرفه رفتم بیرون ولی فایده چندانی نداشت اصلا انتظار این نمره رو نداشتم واقعا، اونم با اون همه زحمتی که واسش کشیدم دارم به این فکر میکنم که اگه نشه چیکار کنم؟ قبل از امتحانا و کنکور به خودم اجازه نمیدادم که به چنین چیزی فک کنم هرگز...
-
کوفتی به نام ۱۸
سهشنبه 9 مرداد 1403 14:36
شبش دو سه دفعه از خواب بیدار شدم کابوس می دیدم که از امتحان جا موندم بیدار میشدم چک میکردم ببینم آلارم گوشی اوکی باشه که خواب نمونم صبح بیدار شدم و اسنپ گرفتم و رفتم مدرسه استرس داشتم که از امتحان بعدش جا بمونم رفتیم طبقه سوم سالن اجتماعات طبقه سوم که واقعا بزرگ بود، پر بود از دانش آموز کولرم روشن بود ولی اصلا جوابگوی...
-
گیلتی پلژر
دوشنبه 8 مرداد 1403 14:55
خب رفقا سریال تا قسمت ۹ دیدم کلا ۱۰ قسمتش اومده ولی دیگه ادامه ندادم چرا؟ چون اون اتفاقی که امید داشتم بیفته نیفتاد و بازیگر اصلی مرده بود حقیقتش نمیدونم واس کشور مالزی باشه یا تایلند گوگل کردم مالزی نوشته بود ولی خط و نوشتارش شبیه تایلنده بهرحال خیلی خوب ساختنش ولی نویسنده روانیش نمیدونم چرا اینجوری کرد میتونست جسم...
-
قبلا همدیگرو دیدیم؟
یکشنبه 7 مرداد 1403 19:42
واااهههااااااییییی کی سریال مالزیایی با زیرنویس انگلیسی میبینه؟ من خوشبختانه صحبتا خیلی روزمره ست و مشکلی تو ترجمه ندارم و متوجه میشم انقددددد قشنگه که حد نداره هم هیجان داره هم ترس هم گریه هم عشق اگه خودش کپی نباشه صددرصد ازش کپی درمیاد این سریال تونست منو از دنیای واقعی جدا کنه برم ادامه شو ببینم
-
?How am I supposed to know
شنبه 6 مرداد 1403 20:25
امیدوارم تو زندگی بعدی یه انسان ۱۰۰ در ۱۰۰ برون گرا باشم من درصد درون گراییم در مواقع مختلف تغییر میده ولی معمولا از ۷۰ درصد به بالا همیشه فاکینگ درون گرام میشه با کسی حرف زد؟ آره ولی نه هر کسی خیلی این پروسه برداشتن مرزها برای یه آدم سخته یکیو انتخاب میکنی کم کم باهاش ارتباط برقرار میکنی اوایل بیشتر شنونده ای، وقتی...
-
به زیبایی خودت
جمعه 5 مرداد 1403 14:43
بچه ها این سریالا خیلی انتظار آدمو از رابطه بالا می برن شدم عین این تینیجرا که واس مچ شدن زوج سریال ذوق میکنن حقیقتشو بخواین من تا حالا رابطه جدی نداشتم نمیدونم چند درصد این دراما ها میتونه واقعی باشه فک کنم همش دلوخه بهرحال مغزم واقعا پر شد نمیخوام دیگه ببینم قدرت پردازش ندارم داشتم تو اینستا دنبال تیکه های سریال...
-
شگفت انگیز
پنجشنبه 4 مرداد 1403 19:49
تا حالا استاد انقد دیر جواب گو نداشتم ای کاش فقط دیر جواب میداد الان اصلا جواب نمیده امیدوارم حداقل امشب تا آخر شب جواب بده علافم کرده ، جواب نده باید برم دانشگاه گیر کی افتادیم امروزم با فیلم و سریال خودمو خفه کردم نمیدونم قبلا در این مورد نوشتم یا نه ولی چند تا فیلم هست که بعد از دیدنشون واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم...
-
چرت و پرت
چهارشنبه 3 مرداد 1403 15:12
اصولا با فیلمای علمی_ تخیلی حال نمیکنم ولی استثنائا divergentو دیدم و بسی پسندیدم واس همین دو و سه شم میخوام بعدازظهر ببینم البته اگه بشه چون ممکنه برم بیرون نمیدونم چرا دارم اینارو اینجا مینویسم ولی حس میکنم باید به یکی بگم سریال چینی رم ادامه دادم و دووم نیاوردم هر روز یه قسمت ببینم همینجوری دومینووار یکی پس از...
-
خرید
سهشنبه 2 مرداد 1403 15:30
دیروز رفتیم بالاشهر که نگاهی به مغازه ها و لباسا بندازیم تو شهر شما هم همه پت شاپ ها و کلینیک های دامپزشکی بالاشهرن؟ یا بیشتر مدارس غیرانتفاعی تو شهر ما اینجوریه البته کاملا هم قابل درکه چرا اینجوریه مثلا تو یه محله ای که نصف والدین بچه ها تو زندانن پت شاپ دیگه چه کوفتیه خلاصه لباسارو دیدیم و منم یه مانتو خریدم معمولا...
-
همسنای تو الان بچه شون سه چهار ساله س!
یکشنبه 31 تیر 1403 23:26
خب یه سریال چینی انتخاب کردم ک چند قسمتشو دیدم (یعنی بعضی وقتا از سنم خجالت میکشم ولی واقعا تنهایی گزینی عاقبتش میشه این) داستان که سوپر کلیشه از همون اول معلومه تهش چی میشه ولی بخاطر چند مورد ادامه دادم و گمونم تا آخر ببینم اینکه بازیگراش واقعا کیوت و تر و تمیزن کلا همه ی فیلم خیلی قشنگه انگار از سرزمین انیمه هاست...
-
Queen of tears
شنبه 30 تیر 1403 21:18
به پیشنهاد دوستم یه سریال کره ای شروع کردم شاید اسمشو شنیده باشین ملکه اشک ها قسمت اولشو دیدم باهاش ارتباط نگرفتم امتیازشم واقعا بالاست گفتم حالا سخت نگیر شاید قسمت اولش اینجوریه قسمت دومشم دانلود کردم ولی فایده ای نداشت واقعا نتونستم تحمل کنم نمیدونم چجوری انقد امتیازش بالاست کلا نمیدونم چرا انقد سخت گیر شدم به...
-
میدانم،میدانم،میدانم
پنجشنبه 28 تیر 1403 20:09
چقد این شعر فروغ قشنگه همهٔ هستی من آیهٔ تاریکیست که تورا در خود تکرارکنان به سحرگاه شکفتنها و رستنهای ابدی خواهد برد من در این آیه تورا آه کشیدم، آه من در این آیه تورا به درخت و آب و آتش پیوند زدم زندگی شاید یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد زندگی شاید ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه...
-
نمیدونم ها
چهارشنبه 27 تیر 1403 18:29
فیلم یا سریال به درد بخوری پیدا نکردم روز مزخرفی بود که با اومدن کلید سؤالات به روز مزخرف تری مبدل شد باز از اون سؤالات اختلافی هیچ و پوچ احمقانه که عمدا گذاشتن ما بدبختا غلط بزنیم من که کلا اهل کلید چک کردن نیستن همینم از تو کامنت های یه پست تو تلگرام فهمیدم نمره اون امتحانم هنوز نیومده درخواست معرفی به استادم هنوز...
-
سردرگمی
سهشنبه 26 تیر 1403 16:06
فک کردم کنکورو برم دیگه تموم خیالم راحت میشه ولی زهی خیال باطل همش دلم میخواد نتایج زودتر بیاد و راحت شم چند روز بیشتر نگذشته ولی انگار صد ساله بیکارم حوصله سر میره نمراتم اومد به جز یکی جرئت ندارم اعتراض بدم میترسم کم کنن ولی دو تا از نمراتم کمه متاسفانه یه حسی بهم میگه اعتراض بدم بیشتر میشه ولی بازم میترسم نمیتونم...
-
بله و نهایتا کنکور دادم
جمعه 22 تیر 1403 19:49
داشتم اتاقمو مرتب میکردم و کتابارو جمع میکردم هر کاری از ۱۵ بهمن ۴۰۲ کرده بودم واس کنکور تا الان از جلو چشمم رد شد چه جونی کندم واقعا فک کنم یه بار گفتم بخاطر یه نفر تصمیم گرفتم دوباره کنکور بدم، در واقع هدفم نزدیک شدن به اون بود واس همین همراه دانشگاه گفتم بخونم(که اشتباه کردم واقعا واقعا اذیت کننده بود برام) ولی خب...
-
سیم آخر
چهارشنبه 20 تیر 1403 17:59
خیلی حس مزخرفی دارم احساس توخالی بودن میکنم انگار هر کاری از دستت بربیاد انجام بدی و برسی به تهش و حس کنی هیچکاری نکردی از این تکرار خسته م به معنای واقعی خسته م اینکه آدم یه تصوری از زندگیش داشته باشه بعد ببینه ۱۸۰ درجه با اون چیزی که فکر میکرد فرق داره خیلی مزخرفه دیگه جمعه کنکورو میدم و تمام تلاش تحصیلی من جمعه به...
-
یک قدم تا خط پایان
یکشنبه 17 تیر 1403 16:10
کارتا اومد بابت اینکه حوزه م نزدیکه بسی خوشحالم حوصله دانشگاه خارج از شهرو نداشتم خداییش چون الانم ماشینمون در دسترس نیست باید با اسنپ میرفتم مامانمم علاف میشد اونجا خداروشکرکه نزدیکه اتفاقا همون جای اردیبهشتم افتادم امروزم انتخاب واحد کردم واس اون یه واحد مونده استادمم همونه البته استادم نرم شده بود که بذاره امتحان...
-
ترس
پنجشنبه 14 تیر 1403 23:19
خیلی خیلی تو وضعیت کثیفی ام کثیفاااااااا بعد اینهمه مدت یه نفرو پیدا کردم درست حسابی درس میده الااااان الان که یه اپسیلون تا کنکور مونده چرا آخه الاااااان چرا کاش حداقل یه ماه پیش بود لذا کاملا یهویی تصمیم گرفتم فردا بقیه درسارو ببندم دیگه هر چی میخوام مرور کنم رفع اشکال کنم تموم شه بره از شنبه دیگه فقط بشینم با این...
-
دغدغه های جاری
چهارشنبه 13 تیر 1403 18:28
ولی جدا تا خودم دانشجو نبودم باور نمیکردم الان میفهمم که بعضی اساتید همینجوری دلی نمره میدن اصلا نمیدونم بابت چی نمره کم کرده عقده ای مثلا دکترای روان شناسی داره خاک بر سر روانشناست کنن چقدم در طول ترم عشوه میومد که من فلانم، اینکارای خوبو کردم فلان کردم، بهمانم هر کی از خودش تعریف کرد ازش فرار کنین بعدا میفهمین چرا...
-
قطبی
سهشنبه 12 تیر 1403 00:32
گاهی احساس میکنم بهم فکر میکنی چون فقط گاهی تو اوج خستگی و شلوغی یادت میفتم احساس میکنم این لحظه ناراحتی یا به کسی نیاز داری که باهاش حرف بزنی شایدم اسممو جایی ببینی و همهچیز مثل یک فیلم در حد چند ثانیه از ذهنت عبور کنه تو اینستا نوشته بود ۷ سال طول میکشه تا همه سلول های آدم تقسیم بشن و جایگزین قبلیا بشن نمیدونم...
-
همسایه ها
یکشنبه 10 تیر 1403 18:38
از ضرر های مالی کنکور الان میتونم یه این اشاره کنم که گوشیم گرم میشه و میگه بسه دیگه با این ویدئو های درسی دارم میسوزم باتریشم ضعیف شده الان خواستم یه کاری کنم تو لپتاپ قراغه م ببینم که اونم تلاش ناموفقی بود خلاصه نمیدونم چه غلطی بکنم این همسایه هامونم خیلی آدمای جالبی ات یکیش که کلا آشپزخونه ر و به بالکن منتقل کرده...
-
بازگشت
پنجشنبه 7 تیر 1403 23:09
یه دو روزی همینجوری دور خودم چرخیدم تا تونستم یه مسیری واس خودم مشخص کنم حالا باید جدی رو اجرای برنامه تمرکز کنم که بعدا نگم وایییی دیدی چیشد نرسیدم من معمولا استرسی نمیشم واس درس و اینا ولی الان یکم استرس دارم حس میکنم خیلی از رقبا عقب افتادم بخاطر مخلوط شدن امتحانا و دانشگام و کلا بخاطر دانشگاه ولی خب حذفیات زیاد...
-
کابوس جدید
سهشنبه 5 تیر 1403 13:48
وقتی وارد وادی کنکور میشین همیشه تو هر جمعی چه حضوری چه مجازی یه سریا هستن میگن از الان بخونیم میشه؟ مثلا یه ماه به کنکور مونده میگه این یه ماهو بخونم چی قبول میشم؟ یا مثلا میگه تو این یه ماه چی بخونم؟ الان دقیقا منم به همچین حالای دچار شدم دقیقا ۱۶ روز مونده خی میپرسم خب چی بخونم؟ تو این ۱۶ روز چیکار کنم؟ حالم از هر...
-
جوجه
دوشنبه 4 تیر 1403 09:33
دیروز یه داستانی از یه جوجه نوشتم که قرار بود امروز ادامه شو بنویسم ولی چون هیچ کامنتی نگرفتم فک کردم بیخیال شم بهتره و پاکش کردم امروز آخرین امتحانمم گذشت و البته فقط یه امتحانم مونده اونم دو سه هفته دیگه س امروز فهمیدم اون عنتری که چند پست قبل راجع بهش نوشتم با ساعت هوشمندشم سر جلسه تقلب کرده همینجوری دلم خواست...
-
آرامش نسبی
شنبه 2 تیر 1403 13:05
امروز خیلی روز حساسی بود تا حالا انقد سریع برگه مو تحویل نداده بودم امیدوارم نمره خوبی بگیرم جرئت ندارم برم پاسخنامه رو چک کنم بعدش رفتم اون یکی امتحانو بدم که از شانس من یه ربع دیر شروع شد حالا اگه من دیر میکردم یه ربع زود شروع میشد بهرحال چشمم ترسیده بود و هیچ کار دیگه ای هم از دستم برنمیومد دیگه نهایت کاری بود که...
-
عنترها
چهارشنبه 30 خرداد 1403 19:04
میدونین بیشتر از چی ناراحتم همون روزی که من نرسیدم سر جلسه واس یه عنتر نمره ۲۰ رد کردن بااینکه غایب بود به چه بهانه ای؟ که تو طرح فلان شرکت کرده درحالیکه خیلی از بچه ها تو اون طرح بودن و نمره واسشون رد نشده بود همون بچه هام میگفتن این عنتر تو جلسات اون طرحم حاضر نبود و واسش حضور زدن یعنی وقتی میبینمشا نمیخوام چشمم به...
-
از تهی سرشار
چهارشنبه 30 خرداد 1403 12:41
میدونید چرا اسم وبلاگو از وبلاگی برای همه تبدیل کردم به وبلاگی برای خودم؟ چون متوجه شدم آدمای زیادی اینجارو نمیخونن و تبدیلش کردم به وبلاگی برای خودم تا اگه کسی نخوندم هم باز بنویسم من دیگه درس نمیخونم متاسفانه از یه جایی به بعد تو زندگیم خیلی حساس شدم، همون دوران که میگفتم تا غروب میشد من حالم بد میشد از همون موقع...
-
متوالی
دوشنبه 28 خرداد 1403 11:34
آخه من نمیدونم ارزش کادویی که خودت دهن باز کنی بگی بخر چیه؟ اون دخترخاله م که عقد کرده چند وقت پیش الان هی مامانش زنگ میزنه میگه باید فلان چیزو واس دخترم بخرین خاکبرسرت کنن گشنه آخه کم پول داری؟ بعد به مایی که تا خرخره تو قرضیم میگی کوفت بخرین من از روابط فامیلی بیزارم از روابط دوستانه هم بیزارم چون هیچ خیری از تو...